با حمایت اخیر روسیه از بیانیه کشورهای عربی درباره جزائر سه گانه ایرانی، بار دیگر همه ایرانیان نگران شده و احساس خطر جدی کرده اند.
در مسئله جزایر سه گانه ایرانی آنچه بسیار مهم است، نقش اساسی این جزایر در تامین امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران است. امنیت ملی ایران تا حد زیادی وابسته به حفظ ایمن این جزایر ایرانی برای دراز مدت و تا ابد هست.
در زمان جنگ تحمیلی چیزی که باعث افزایش قدرت ایران در خلیج فارس بود، بهره گیری مناسب از همه جزایر خلیج فارس به ویژه این سه جزیره بود که باعث شد امریکایی ها نتوانند در حمایت از عراق از تمام ناوهای جنگی ای که به منطقه آورده بودند، استفاده قاطع کنند.
بنابراین اهمیت بالای این جزایر از این منظر بسیار زیاد است. مهم این است که ایران باید برای اینکه کسی و دولتی یک ادعای واهی درباره این جزایر را مطرح نکند، طرح و برنامه مشخص و درازمدت داشته باشد و بر اساس آن اقدام کند.
در این راستا چند پیشنهاد برای این موضوع وجود داشته و دارد که برخی از آنها به خود ظرفیت های ایران بستگی دارد و حتی نیازی به همراهی و کمک سایر کشورها هم نیست. مهم ترین پیشنهاد این است که ایران نگاه اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی به این جزایر داشته باشد و از این نگاه که این جزایر را باید فقط با رویکرد نظامی از تیررس طمع دیگران دور نگاه داشت، فاصله بگیرد.
ایران باید این سه جزیزه و ساحل شمالی آنها را به سه قطب مهم گردشگری، ورزشی، تفریحی و زندگی تبدیل نماید تا مردم داخل ایران دائما به این سه جزیره تردد مرتب داشته باشند و تعداد زیادی ایرانی نیز در آنها زندگی بکنند.
این جزایر ظرفیت و قابلیت این را دارند که ایرانی ها با تولید فناورانه در آنها سکونت دائمی داشته باشند. باید در این جزایر حدود یکصد برج ۵۰ طبقه با منظورهای تجاری ، تفریحی، گردشگری، ورزشی، تولیدی و مسکونی ساخته شود. البته ابتدا باید یک طرح جامع مفهومی، معماری و شهرسازی برای آنها تهیه شود و سپس بر اساس آن طرح، باید بندرسازی، شهرسازی، پل سازی و فرودگاه سازی صورت بگیرد. در کشوری مانند چین جزیره های کوچک با پل های متعدد به هم متصل کرده اند و حتی در دریا اتوبان سازی هم بر روی این پل ها صورت گرفته است.
جزائر تنب بزرگ و کوچک در کنار هم و تقریباً چسبیده به یکدیگر و نزدیک به هم قرار گرفته اند و پل سازی میان آنها کار سختی نیست . حتی این سه جزیره را می توان با رعایت مسائل زیست محیطی و مراقبت از امنیت خطوط کشتی رانی، از طریق پل سازی به نزدیک ترین ساحل ایران در خلیج فارس متصل کرد.
تبدیل این جزائر به یک قطب مهم مسکونی، تفریحی و گردشگری، الزاماً به بودجه دولتی هم نیاز ندارد و با سرمایه گذاری بخش خصوصی و سرمایه های ایرانیان وطن دوست هم پیش می رود.
به هر حال مسئله حفظ مالکیت و حاکمیت سه جزیره ایرانی برای جمهوری اسلامی ایران بسیار مهم و حیاتی است. حتی طرح این ادعای واهی امارات و پشتیبانی از آن از سوی کشورهایی مانند چین و روسیه باید همه ایرانیان را آشفته و عصبانی کند. دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران نباید از کنار این مسئله به سادگی و سهل انگاری عبور کرده و تصور کند تنها پاسخ دادن به این ادعاها و احضار سفرای این کشورها کافی است.
در هر صورت نباید دستگاه سیاست خارجی ایران ماجرای ادعای غلط امارات را تمام شده بداند و بنا را بر این بگذارد که امارات همچنان این مسیر را ادامه خواهد داد.
پیش از این، اینجانب بارها نوشته و گفته بودم که ایران باید هرگاه متوجه سفر یکی از روسای دولت های سایر کشورها به امارات می شود به آنها درباره احتمال همراهی با ادعای امارات درباره جزایر سه گانه ایرانی هشدار بدهد. باید در داخل کشور افکار عمومی را بسیج کرد تا این سه جزیره و ساحل شمالی آنها که در سمت ایران قرار دارد به سه قطب بزرگ تجاری و گردشگری و ورزش های دریایی تبدیل شود.
به هر حال در بحث جزایر، مسئله امنیت ملی ایران مطرح است و از این حیث وجود این جزایر ارزش بسیار حیاتی برای امنیت ایران دارند و خدا روزی را نیاورد که پای یکی از این کشورها به این جزایر باز شود. اگر چنین مسئله ای رخ بدهد قدرتی که الان در خلیج فارس داریم به ناگهان افول خواهد کرد.
در هر صورت باید از سوی حاکمیت یک مدیر پروژه قوی و با انگیزه در سطح ملی و با اختیارات کامل انتخاب شود تا این جزائر را به محلی پر جاذبه برای سرمایه گذاری و رفت و آمد ایرانیان تبدیل کند.
به نظر می رسد که سازمان برنامه و بودجه، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، وزارت امور خارجه، وزارت راه و شهرسازی، ارتش، وزارت گردشگری و پیش از همه رئیس جمهور باید پیگیر اجرای این طرح باشند تا ایرانیان به جای رفتن به جاهایی مانند دبی و استانبول برای گردش و تفریح به این جزائر سفر کنند.